
بهترین درمان اهمال کاری
واژه اهمال کاری از دو کلمه لاتین گرفته شده است: “Pro” به معنی «برای» و “Cras” به معنی «فردا» . ترجمه تحت اللفضی این کلمات موکول کردن کاری به فردا است. به عبارت دیگر، اهمال کاری به معنی به تعویق انداختن کارهایی است که می دانیم باید همین حالا انجامشان دهیم. اگر شما هم دچار اهمال کاری هستید، خوب میدانید که این مشکل فقط به معنی موکول کردن کار به فردا نیست!
اهمال کاری نقطه مقابل بهرهوری است. برای داشتن بهرهوری باید اقدامی انجام دهیم تا بتوانیم کارها را به جلو ببریم. وقتی اهمال کاری می کنیم همه چیز را تا فردا، هفته آینده و در بعضی موارد تا ابد عقب می اندازیم. اهمال کاری یک بیماری روانی است که افراد را از رسیدن به توانایی های بالقوهشان در زندگی باز میدارد.
اگر بدانید اهمال کاری مانع بزرگی بر سر راه پیشرفتتان است، شروع به ایجاد تغییر می کنید. اگر بدانید چگونه بر اهمال کاری غلبه کنید، می فهمید که هیچ چیزی غیرممکن نیست! ما نمی دانیم که تا چه حد برای تغییر آینده خود اختیار و قدرت داریم. وقتی به افرادی مانند بیل گیتس، استیو جابز و اپرا وینفری نگاه می کنیم، فکر می کنیم که حتما آنها ژن خاصی دارند که باعث موفقیتشان می شود. اما آنچه واضح است این است که یکی از مؤلفههای موفقیت، حذف کردن اهمال کاری از زندگی است.
همه ما در طول شبانه روز ۲۴ ساعت وقت داریم که کارهایمان را انجام دهیم، پس چرا بعضی افراد میتوانند بیش از دیگران به موفقیت برسند؟ آنها به این دلیل کارهای خود را به سرانجام می رسانند که وقت خود را صرف فعالیت های غیرمولد نمی کنند، فعالیت هایی که مانع پیشرفت آنها هستند.
شما احتمالا یکی از افرادی هستید که جمله هایی از این دست را می گویند: ( وقت کافی در طول روز وجود ندارد ). این جمله را معمولا افرادی می گویند که وقت خود را صرف کارهای غیرضروری می کنند.
وقتی اهمال کاری را متوقف می کنید چه اتفاقی می افتد؟
_ احساس آرامش و آزادی خواهید کرد و دیگر احساس بی ارزشی و گناه برای انجام ندادن کارها را نخواهید داشت.
_ بهرهوری شما بیشتر شده و فرد مثمرثمرتری خواهید شد.
_ شروع به دنبال کردن رویاهایتان خواهید کرد.
_ شروع به پذیرفتن مسئولیت های مهم خواهید کرد.
_ همزمان با رسیدن به اهدافتان، موفقیت باعث افزایش عزت نفستان خواهد شد.
مؤلفههای اهمال کاری
اگر فاقد پشتکار، تمرکز، عمل گرایی یا انضباط شخصی باشید، دچار اهمال کاری می شوید. اهمال کاری به عنوان قاتل رویاها شناخته می شود. اگر قصد دستیابی به هر هدفی را دارید، باید توانایی پیگیری کردن آن را داشته باشید. و اگر فاقد هر یک از این مؤلفهها باشید، برای غلبه بر این عادت منفی، کار سختی در پیش خواهید داشت.
تمرکز : توانایی شما برای دنبالکردن و به نتیجهرساندن کاری، توانایی تمرکزتان را نشان می دهد. تـمرکز است که سر شما را در مسیر درست و نگاهتان را به سمت هدف نگه می دارد. تمرکز مانند سکانی است که افکار شما را هدایت می کند و به اقداماتتان جهت می دهد تا تصوراتتان را به واقعیت تبدیل کنید. پیگیری کردن هدفی واحد و تمرکزکردن روی آن باعث می شود، تلاش های شما به هدر نرود. پیگیریکردن بیشتر از تلاشکردن مفید است. کار را شروع کنید و روی تمامکردن آن تمرکز کنید.
انضباط شخصی : نظم و انضباط شخصی شما را قادر می سازد کارهایی که باید انجام شوند را انجام دهید، حتی اگر دلتان نمیخواهد آن کارها را بکنید. این مهارت به معنی توانایی کنترل خود است که بتوانید تمرکز و قدرت خود را حفظ کنید تا کارهای مهمی که برای دستیابی به اهدافتان ضروری هستند را بدون توجه به عوامل حواسپرتی یا وسوسهها، به انجام برسانید.
عمل کردن : برای غلبه بر اهمال کاری باید عملکردن را در الویت قرار دهید و در مورد چیزهایی که می خواهید به دست آورید برنامهریزی داشته باشید. این بدان معنی است که شما باید هر روز برای انجام سریع و موفقیتآمیز یک کار جدید آماده باشید. این عملی است که شما را از نقطه «الف» به نقطه «ب» می رساند تا رویاهایتان ملموس شوند و تنها یک تصور در ذهنتان نباشند.
بدون عملکردن نمی توانید پیشرفت خود را بسنجید و رویاهایتان در حد همان خیال باقی می مانند. بدانید که اقدامکردن به معنی انجام کار زیاد در یک زمان نیست.
باید کارهای زیادی برای رسیدن به مقصد نهایی انجام دهید. باید اهداف خود را به چند قسمت قابل مدیریت تقسیم کنید. و هر روز یا هر بار قسمتی از کارها را انجام دهید، در نهایت آسانتر به هدف نهایی خود می رسید. عملکردن باعث ایجاد حرکت می شود و پس از حرکتکردن دیگر نمیخواهید متوقف شوید.
ثبات قدم : آخرین و مهمترین نکته ثبات قدم و مهمترین بخش پیگیربودن است. به معنی تسلیم نشدن است، حتی اگر به نظر برسد اقدامی که انجام میدهید کارساز نیست و موانع زیادی بر سر راه شماست.ثبات قدم یعنی سرسختی برای پرش از روی موانع و هر چقدر هم که این موانع بلند به نظر برسند مهم نیست. شروع یک کار عالی است اما رسیدن به خط پایان مهمتر است.
چرا اهمال کاری می کنیم؟
وقتی در دانشگاه استاد از دانشجویان میخواهد که مقالهای را تا پایان ترم تحویل دهند، همه سه روز مانده به آخر ترم مقاله را تحویل میدهند! شاید نوشتن آن مقاله برای اکثر آنان ده روز طول کشیده باشد. سوال اینجاست که چرا ده روز اول ترم مقاله را تحویل نمیدهند؟ چون مغز آنها میداند که فرصت دارند و کار را به تعویق میاندازند. به این قانون، قانون «پارکینسون» می گویند. قانون پارکینسون به معنای عامیانه این است که یک کار به اندازه زمانی که برای انجامش تعیین کردهاید، کش پیدا میکند!
اشتیاق و هیجانی که ما نسبت به برنامهها و رؤیاهایمان داریم، به محض درککردن کار سخت مورد نیاز برای تحقق بخشیدن به آن برنامهها و تبدیل رویاها به واقعیت، بر باد می روند. در نتیجه ما پیگیری کار را رها میکنیم و دلیل چنین عملی این نیست که توانایی و هوش کافی نداریم. دو دلیل عمده وجود دارد که ما به سختی میتوانیم کاری که شروع کردهایم را پیگیری و دنبال کنیم : تاکتیکهای بازدارنده و موانع روانشناختی.
تاثیر تاکتیک های بازدارنده بر اهمال کاری
تاکتیکهای بازدارنده به به معنی بهانههایی است که ما آنها را میتراشیم تا استفاده غلط از زمانی که به ما داده شده است را توجیه کنیم. چه هشیارانه و چه ناهشیارانه، ما برخی رفتارهای خود تخریبی را انجام میدهیم که مانع جرکت رو به جلوی ما می شوند. این تاکتیکها شامل موارد زیر است :
- تعیین اهداف اشتباه
- مدیریت زمان ضعیف
- درگیر حواسپرتی یا وسوسهشدن
تعیین اهداف اشتباه :
اگر می خواهید به آرزوهای خود برسید، اهداف ضروری هستند. وقتی اهداف خیلی سخت یا خیلی انتزاعی تعیین می کنید، در حال آماده کردن خودتان برای شکست هستید. تعیین اهداف اشتباه را با انتخاب مقصد اشتباه در اپلیکیشن مسیریابیتان مقایسه کنید، طبیعی است که با این کار هرگز به مقصد نخواهید رسید. به همین ترتیب، با اهداف اشتباه نیز هرگز به مقصد نخواهید رسید. وقتی بیهوده تلاش کنید، سرانجام صبر خود را از دست داده و تسلیم خواهید شد. اهداف انتزاعی به همان اندازه بد هستند.
یک هدف غیرواقعی چیزی شبیه این است : ( من در یک هفته ۵۰ کیلو وزن کم خواهم کرد ). وقتی که اهداف غیرواقعبینانه برای خود تعیین می کنید، تقریبا می دانید که هرگز قصد دستیابی به آنها را ندارید.
مدیریت زمان ضعیف :
همه ما ۲۴ ساعت در روز وقت داریم و باید انتخاب کنیم که در این زمان کارهای مهم خودمان را انجام دهیم یا خیر. مدیریت زمان شامل استفاده از وقت به صورتی است که کارایی و بهرهوری را به حداکثر برساند. یعنی شما قادر به تعیین زمانبندی برای کارها باشید، تخمین خوبی از زمان موردنیاز برای انجام آن فعالیتها داشته باشید. ما مدت زمان انجام پروژهها را کم تخمین میزنیم و ضرب الاجلهای مهم را نادیده میگیریم. مدیریت ضعیف منجر به اثر دومینو میشود و سایر برنامههای ما را نیز به تعویق میاندازد. در نتیجه ما نمیتوانیم فعالیتهای خود را الویتبندی کنیم که منجر به لغو و تأخیر در انجام آنها میشود. به جای آن، درگیر کارهای غیرضروری میشویمکه هیچ هدف واقعی ندارند.
درگیر حواسپرتی یا وسوسهشدن :
اگر عاملی برای تأخیر وجود نداشته باشد و اگر مسیر ما مستقیم بوده و بتوانیم بدون هیچ مانعی در امتداد آن قدم برداریم، راه رسیدن به هدف بسیار آسان خواهد بود. مسیر حرکت شما همانند جاده ای است که با تعداد زیادی از تابلوهایی که شما را به استراحتگاه دعوت می کنند. همچنین مسیر شما با علائم انحرافی پر زرقوبرق و تعداد زیادی از علائم جذاب دیگر پوشیده شدهاست. این روزها حواسپرتیها و وسوسهها بسیار زیاد شدهاند. از تلفن های هوشمند گرفته تا نتفلیکس و بازیهای کامپیوتری، همیشه فعالیتی جذابتر از کارکردن وجود دارد.
مشکل اصلی وسوسهها و حواسپرتیها نیستند، بلکه مشکل این است که ما توانایی مدیریت آنها را نداریم. می توانیدتا ساعت ناهار کار کنید و سپس در طول استراحت، چند دقیقه را به بررسی پیامها تماشای فیلمها یا هر چیز دیگری که دوست دارید اختصاص دهید.
موانع روانشناختی موثر در اهمال کاری
موانع روانشناختی مکانیسمهای ناخودآگاه و درونی هستند که مانع موفقیت ما میشوند. آنها در درون ما هستند، اما مانع از انجام اقدامات بیرونی توسط ما میشوند. موانع روانشناختی عبارتند از :
- نداشتن خودآگاهی
- کمالگرایی به دلیل ناامنی
- تنبلی و نداشتن انضباط
- ترس از شکست، طردشدن و قضاوتشدن
نداشتن خودآگاهی : هنگامی که به دلیل نگرانی از اشتباهکردن از ترک ناحیه آرامش خود ترس زیادی داشته باشیم، هرگز به توانایی بالقوه خود نخواهیم رسید. اگر سعی خود را نکنید هرگز نخواهید فهمید که قادر به انجام چه کاری هستید. بنابراین کم کم متقاعد میشوید که ناتوان هستید و در ادامه، هرگز برنامههای خود را دنبال نمیکنید.
کمالگرایی به دلیل ناامنی : کمالگرایی بعضی از افراد ناشی از ناامنی عمیق و ترس از نداشتن مهارت کافی یا کاملنبودن است که باعث می شود، اقدامی انجام ندهند.
تنبلی و نداشتن انضباط : بدن ما برای حرکت به قدرت اراده نیاز دارد. در حالیکه نظم و انضباط همان تمرکزی است که اراده ما را به سمت هدفهایمان هدایت میکند. وقتی اراده و انضباط وجود نداشته باشند، ما در حالت بیتحرکی باقی میمانیم و نمیتوانیم هدفهایمان را پیگیری کنیم.
ترس از شکست، طردشدن و قضاوتشدن : یکی از مواردی که ما را از تلاش برای رسیدن به اهدافمان باز میدارد، ترس است. ما فکر میکنیم که با اقدامنکردن، امکان انجام کاری که منجر به قضاوت منفی میشود را از بین میبریم. اگر برای انجام کارهایی که ما را به چالش میکشند تلاش نکنیم، شکستخوردن غیرممکن می شود. با این حال شما در لحظهای که تصمیم میگیرید تلاش نکنید، شکست میخورید. پس چرا به خاطر خوشبختی و رشد خود ، طرز نگاهتان را برای یک دقیقه تغییر نمیدهید. به این فکر کنید که اگر پیگیری همه اهداف خود را به یک عادت تبدیل کنید، زندگی شما چگونه خواهد بود.
راه های درمان اهمال کاری
اکثر آدمها فقط برای شروع کار زمان تعیین میکنند، نه پایان کار! مثلا می گویند از شنبه شروع می کنیم، یا از ساعت ۹ یا … . این ها همه زمان شروع هستند. اگر زمان پایان کار را تعیین نکنید تا مدتها انجام کار طول می کشد. باید زمان پایان کار را تعیین کنید و تا جایی که می توانید به زمان آغاز نزدیک کنید. اینگونه میتوانید روی کار تسلط پیدا کنید. شما می توانید از قانون پارکینسون در سه سطح در زندگی خود استفاده کنید تا اهمال کاری را کاملا درمان کنید.
استفاده از قانون پارکینسون برای درمان اهمال کاری
- در سطح مدیریت سالهای زندگی : انتخاب بزرگترین هدف در چند سال آینده. برای این هدف زمان را در نظر بگیرید و تلاش کنید که در زمان تعیین شده به هدف خود برسید. اینگونه متوجه میشوید که بیش از چیزی که فکرش را میکردید، دارای پتانسیل بالایی هستید.
- در سطح مدیریت روزهای زندگی : هر روز صبح که از خواب بیدار میشوید، سه مورد از مهمترین کارهایی را که بیشترین نقش را در رسیدن به هدف اصلی شما دارد را انتخاب کنید. حتما به خود قول بدهید که آن سه کار را قبل از ظهر به اتمام برسانید. این اتفاق باعث میشود که بعدازظهر احساس آزادی داشته باشید و به کارهای دلخواه خود برسید. از سوی دیگر چون مهمترین کارهای خود را قبل از ظهر انجام دادهاید، به آرامش میرسید. زیرا پروندههای نیمهباز در ذهن اضطرابزا هستند. وقتی کارهای انجام نشدهای در ذهن خود دارید، مضطرب میشوید و باعث میشود که نه کار را انجام دهید نه اضطراب آن از ذهنتان بیرون می رود.
- و در سطح مدیریت ساعت های زندگی : به طور مثال نگویید : «هر روز ده صفحه کتاب می خوانم». به جای آن بگویید :« این ده صفحه کتاب را باید قبل از ۱۰ صبح به اتمام برسانم»
در نتیجه روی تمامکردن کارها تمرکز کنید، نه روی شروع کردن آنها.
همین قانون ساده می تواند زندگی شما را دگرگون کند.
- مسیرهای نوین برای کسب درآمد از فضای اینترنت
- بورس تابلو دکوراتیو در تهران کجا هستش
- اهمیت عید قربان در کشورهای مختلف و مدت تعطیلات
- مراقبت از موها از شستشو تا نگهداری
- چگونه کاریزماتیک باشیم؟ ۸ ویژگی افراد دوست داشتنی و جذاب را بدانید
- بهترین راه های افزایش اعتماد به نفس و مثبت اندیشی
- خرید طلا قسطی و با تخفیف از گالری پرسته